یا کافی
آن کسی که بر طرف کننده حاجات است وحاجت را به مقدار متعادل بر طرف می کند.
"مطالب زیر برگرفته شده از سایت مکاتبه و اندیشه می باشد."
الف: به فکر امام زمان باشید.
ب:محبت به امام زمانعلیه السلام
ج:دعا نسبت به امام زمانعلیه السلام
د:نیابت از امام زمان
ب: محبت به امام زمانعلیه السلام
یکی از وظایف ما این است که به امام زمانعلیه السلام، مَحبّت داشته باشیم(6) به اندازهای که به بچههامان مَحبّت داریم، یا به قدر مَحبّتی که به رفقا و دوستان خود داریم به همان اندازه به حضرت بقیة اللّه ارواحنا فداه، محبت داشته باشیم.
یکی از آثار محبت قلبی این است که انسان در فِراقِ محبوبش غمناک میشود؛(7) مهموم و مغموم و گرفته و دل شکسته و متأثّر میشود. شما به خود نگاه کنید، آیا این در شما هست یا نه؟ آیا در فراق امام زمانتان مهموم و مغموم هستید و گاهی که فکرش را میکنید، به گریه میآیید که: چرا محبوب ما در دسترس ما نیست تا خدمتش برویم؟
از آثار دیگر مَحبّت این است که آدم دائم به یاد محبوبش است و دلش میخواهد اسم او را ببرد و از او یاد بشود و سخن گفته شود.(8)
حضرت یعقوب - که به یوسف مَحبت داشت - دلش میخواست دائماً اسم یوسف برده شود؛
اگر او را دوست بدارید، دلتان میخواهد دائماً اسم حضرت برده شود؛ جلال و شوکت و عظمتش به گوش مردم برسد تا مردم به او علاقهمند و مهربان شوند.
ترویج حضرت هم منحصر به زبان و قلم نیست؛ پول از همه بالاتر است.(9) روزهای جمعه، سفره پهن کنید؛ به نام امام زمان ارواحنا فداه. چند نفر را تحت عنوان دعای ندبه دعوت کنید. شیر و چای مفصلی بدهید و بعد از دعا، چاشتی بدهید تا یکی دو ساعت دیگر بحث امام زمان بشود. بعد ناهار بدهید. این خود، تعظیم و تجلیل امام زمانعلیه السلام و تشویق مردم به ساحت ولایت آن بزرگوار است.
رابطه و پیوند به لفظ نمیشود که صرفاً بعد از نماز با انگشت، سه تا اشاره یکی به امام حسین، یکی به امام رضا و یکی به صاحب الزمانعلیهم السلام بکنید و تمام شود. باید دل متوجه باشد. اگر دلت به طرف امام زمان رفته و پیوند خورده(10) که هیچ و اگر پیوند نخورده، برو برای خودت فکری بکن. اگر میگویی قلبت با آن حضرت پیوند خورده است، آن را نشان بده. از کجای در و دیوارِ وجودت، تجلی امام عصر ارواحنا فداه نمایان شده است؟ از پولت؟ از قدمت؟ از قلمت؟ از زبانت؟ از کجا؟ اگر پیوند نگرفته است، در رفتارت تجدید نظر کن.
دیگر آثار محبت، تشبُّهِ محبّ است به محبوبش.(11)
در زمان پیامبر شخصی بود که خیلی میل داشت اولین شخصی باشد که بر پیغمبر وارد شده است؛ هر روز که میآمد، میدید چند نفری در مسجد هستند و از این بابت غصه میخورد. یک روز صبح، زودتر حرکت کرد و به مسجد آمد. دید در مسیر، یک جای پا بیشتر نیست و آن جای پای پیغمبر است. آن را میشناخت (چون پای پیامبر قدری بزرگتر بود، نمایان بود و افراد، میشناختند). خیلی خوشحال شد که امروز بعد از پیغمبر هیچ کس به مسجد نیامده و من اولین کسی هستم که به مسجد آمدهام. وقتی وارد مسجد شد، دید پیغمبر تشریف دارند و سلمان هم هست. گفت: سلمان، تو از آسمان آمدی؟
- خیر.
- دیشب در مسجد معتکف بودی؟
- خیر.
- چه گونه است که من اثر پایی جز اثر پا و کفش پیغمبر ندیدم؟
- بله درست است. من چون پیغمبر را خیلی دوست دارم، دلم میخواهد در همه چیز، خودم را شبیه پیغمبر کرده باشم؛ حتّی در قدم زدن. لذا مراقب بودم ببینم پیغمبر پای خود را کجا گذاشتهاند؛ من هم همان جا بگذارم. این را میگویند مَحبّت.
بنابراین، یکی از آثار محَبّت تشبّه محب به محبوب است. اگر امام زمانعلیه السلام را دوستداری چه شباهتی به او داری؟ امام زمان، شبها بیدار است؛ شب زندهداری میکند؛ مشغول عبادت و بندگی است. شما شبها چه قدر بیدار و مشغول عبادت هستید؟ چند شب تا صبح اِحیا و عبادت داشتهاید؟ امام زمان تمام شبهای دوره سال را به عبادت خدای متعال مشغول است. امام زمان دروغ نمیگوید؛ غیبت نمیکند؛ مال مردم نمیخورد؛ به نوامیس مردم خیانت نمیکند؛ به حقوق مردم تجاوز نمینماید؛ به اموال مردم تعدی نمیکند.(12) خلاصه باید پاک شوید. اگر پاک شدید، شباهت و لیاقت و قابلیت پیدا خواهید کرد.
یکی از آثار انتظار فرج، همین پاک شدن است. کسی که منتظر ظهور امام زمانعلیه السلام است، خودش را برای خدمتگزاری به آن حضرت پاک میکند تا هر لحظهای که آقا آمد، او پاکیزه و نظیف، مهیای خدمت باشد؛ چون هر ساعتی ممکن است صدای آن حضرت بلند شود؛ زیرا «یُصْلِحُ اللّهُ أمْرَهُ فی لَیلةٍ»(13)؛ یعنی خداوند امر فرج و ظهور او را یک شبه اصلاح میفرماید. پس شیعه همیشه منتظر و مهیّاست.
امام صادقعلیه السلام فرمودند: «منتظر فرج باشید، ورع، تقوی و پرهیزگاری داشته باشید و محاسن اخلاق.»(14)
انتظار فرج، با تقوی درست میشود نه با معصیت و پلیدی و کثافت روحی. پس انتظار فرج سبب و منشأ میشود که خود را پاک کنیم.
6) روشنترین نصّ قرآنی در این زمینه، آیه مودّت است:
«قُلْ لا أَسئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی» (شوری (42): 23)
«بگو: از شما پاداشی نمیخواهم مگر دوستی خویشاوندان (نزدیک من) را.»
«قُربی» - که در آیه یاد شده مودّتشان واجب شده است - در این روزگار، مصداقی بالاتر و نزدیکتر از امام زمانعلیه السلام ندارد. تمامی تفاسیر شیعه و بسیاری از تفاسیر روایی اهل سنّت چون شواهد التنزیل (حاکم حَسَکانی) و الدّرُّالمنثور (جلال الدین سیوطی) این آیه را در وجوب مودّت و محبّت مسلمین به اهل بیتعلیهم السلام نقل کردهاند.
7) بهترین مصداق این سخن در عبارات شورانگیز دعای ندبه است:
«عزیزٌ عَلَیَّ أنْ أرَی الْخَلْق وَ لاتُری وَ لا أسمع لک حسیساً و لا نَجوی...»
«بسیاری بر من سخت است که خلق را ببینم و تو را نبینم و از تو صدایی نشنوم...»
«هَلْ من مُعین فأُطیلَ معه العویلَ و البُکاءَ؟ هَل من جَزوع فأُساعدَ جَزَعَهُ إذا خلا؟ هَل قَذیَت عینٌ فساعدتها عینی علی القَذی؟ هَلْ إلَیْکَ یا ابن أحمَد سبیلٌ فتُلقی؟ هَل یَتَّصل یومُنا منک بَده فَنَحظی؟...»
«آیا کسی هست که مرا یاری کند تا به همراهی او ناله و گریه را طولانی کنم؟ آیا ناله کننده و بیتابی هست که من با زاری او را در هنگام تنهاییاش یاری و همراهی کنم؟ آیا چشمی هست که چون خار در آن فرو رفته، آن چشم من در ناراحتی و اشک با او هم دردی نماید؟ای زاده احمد آیا راهی به سوی تو هست که به ملاقات تو منتهی گردد؟ آیا روز جدایی ما به فردای وصال میرسد که از آن حظّ و بهره بریم؟»
8) این نکته در ادعیه و روایات اهل بیتعلیهم السلام مورد توجّه بوده است. در دعای عصر غیبت میخوانیم:
«وَ لا تُنسِنا ذکرَه وَ انتظارَه وَ الإیمانَ بِهِ وَ قُوَّةَ الیقین فی ظهوره وَ الدُّعاءَ لَهُ وَ الصَّلاةَ عَلَیْهِ.»
«خدایا!) یاد او و انتظارش و ایمان به او و باور شدید در ظهور او و دعای برای او و توجّه به سوی او را در ما به فراموشی مسپار.»
امیرالمؤمنینعلیه السلام نیز فرمودند:
«مَنْ أحبَّ شَیْئاً لهِجَ بِذِکْره.» (غرر و دُرر)
«هر که چیزی را دوست بدارد هموارده نام آن را بر زبان دارد.»
حضرت عسکریعلیه السلام خطاب به حضرت مهدیعلیه السلامفرمودند:
«وَ اعلَم أنَّ قُلُوبَ أهلِ الطّاعة وَ الاْخْلاص نُزَّعٌ إلیک مثل الطَّیر ألی أوکارِها.» (کمال الدّین، صص 448 - 449، ح 19)
و بدان که دلهای پارسایان و صاحبان اخلاص به سوی تو پر میکشند؛ همچنان که پرنده به سوی آشیانه.»
9) در بسیاری از آیات قرآن، جهاد به مال در راه خدا طرح گردیده و برای آن پاداش وآثار دنیوی و اخروی فراوان عنوان شده و از علائم ایمان و راه تقرّب الی اللّه قلمداد شده است؛ به عنوان مثال:
«لکِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ...»(توبه(9): 88).
«ولی رسول (خدا) و کسانی که همراه او ایمان آوردهاند به اموال خود و جانهای خود جهاد میکنند...»
«فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَی الْقاعِدِینَ دَرَجَةً وَ...» (نساء(4): 96).
«خدا مجاهدان به اموال خود و جانهای خود را بر فرونشستگان به درجاتی فضیلت داده...»
«هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلی تِجارَةٍ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ؟ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ...» (صف(61): 11 و 10).
«آیا شما را به تجارتی دلالت کنم که شما را از عذاب دردناک برهاند، (آن بازرگانی این است که) به خدا و رسول او ایمان داشته باشید و در راه خدا به اموال خود و جانهای خود کارزار کنید.»
قابل توجّه اینکه در اکثر موارد فوق جهاد به مال، بر جهاد به نفس مقدم ذکر گردیده است.
همچنین بنگرید: حُجرات(49): 15؛ توبه(9): 20 و 41؛ أنفال(8): 72.
10) امام کاظمعلیه السلام پس از بیان غیبت امام مهدیعلیه السلام فرمودند: یَغیب عَنْ أبْصار الناس شخصُ وَ لا یغیبُ عَنْ قُلُوب الْمُؤْمنینَ ذِکرُهُ...» (کمال الدین، صص 368 - 369، ح 6)
«خودش از دیدگاه پنهان میشود ولی یاد او از دلهای مؤمنان پنهان نمیشود.»
در دعای ندبه نیز میگوییم:«بِنَفْسی أنْتَ مِن مُغَیَّبٍ لَمْ یخلُ مِنّا! بِنَفْسی أنْتَ مِنْ نازحٍ ما نَزَحَ عَنّا!»
«جانم فدای تو آن پنهان شدهای که از ما بیاطلاع نیست! جانم فدای تو آن دور شدهای که از ما دور نیست!»
11) قرآن در این زمینه میفرماید:
«قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی» (آل عمران(3): 31)
«بگو: اگر خدا را دوست میدارید، پس مرا پیروی کنید.»
از این آیه روشن میگردد که اثر طبیعی محبت، پیروی و همرنگی با محبوب میباشد.
12) حضرت باقرعلیه السلام فرمودند: «إنَّ الدُّنْیا لاتَذهبُ حتّی یبعثَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رجلاً مِنّا أهْلَ الْبَیْت یَعمل بِکِتاب اللّه لایری منکَراً إلا أنْکره.»
«همانا دنیا به پایان نمیرسد تا آن که خدا مردی از ما اهل بیت را بر میانگیزد که به کتاب خدا عمل میکند. او با هیچ بدی برخورد نمیکند مگر آن که با آن مخالفت میکند.» (بحار، ج 52، ص 378، ح 182).
13) بحار، ج 52، ص 96، ح 15 از امام صادقعلیه السلام.
14) نعمانی، الغیبة، ص 200، ح 16: «مَن سَرَّهُ أنْ یَکون مِن أصحاب القائم فَلْیَنتظِرْ وَ لْیعمل بِالْوَرع و محاسِن الأخلاق وَ هُوَ منتظرٌ.» «هر که دوست میدارد که از یاوران قائم باشد باید که انتظار کشد و در هنگام انتظار ،ب ه پارسایی و نیکویی اخلاق عمل کند.»